مشکلاتی که برای مردم یک جامعه پیش می آید منشا آن از آموزش آنها در مدارس است
بالاخره مردمی که امروز را می سازند و تصمیم می گیرند ، روزی در همین مدارس نشسته بودند و روزی همین گونه آموزش دیدند.
بنابراین برای اینکه مردم یک جامعه بتوانند پیشرفت کنند باید روی مدارس متمرکز شوند و با تربیت نسل های آینده ، آینده را به بهترین شکل ممکن بسازند .
من نمی دونم شمایی که این متنو می خونید پیر هستید یا جوان ، بزرگ هستید یا کوچک .
چه از نظام آموزش مطلع باشید و چه نباشید حتما تا به حال متوجه شدید که هر نسل که پیش می ریم ، اخلاقا و رفتارا ، بچه ها بد تر می شوند و با همین وضعیت هم بزرگ می شوند .
تا جایی که من می دونم ، دیگه خبری از مهارت های زندگی و تربیت و پرورش نیست .
راستی آینده دست نسل ماست دیگه .... ببخشید که اینو می گم اما بیچاره شدید !!!
می خواین بدونین ما چه جوری آموزش می بینیم ؟؟؟
1 - ما یاد می گیریم بدون منطق رفتار کنیم . وقتی ناظم مدرسمون می گه دلیل و منطقی وجود نداره و دلیل و منطق من هستم و نظر هیچ کس جز من ارزشی نداره ، از ما چه انتظاری دارید ؟؟؟
2 - ما یاد می گیریم که دیگران رو به خاطر اختلاف سلیقه با آنها مجازات کنیم . وقتی ناظم مدرسه میاد و نمی زاره ما کلاه و شال گردن بندازیم و می گه باید کلاه و شالی که می ندازید به سلیقه ی من باشه ...
وقتی که به یکی از بچه های کلاس می گه این چه کلاهیه گذاشتی ، پسرونست ، اگه پول نداری بگو من برات بخرم .
وقتی که بچه ها پالتوی تنگ می پوشن می گن این چیه پوشیدی ، بدن نماست ، و وقتی پالتوی گشاد می پوشن می گن آخه این دیگه چیه می پوشی ، مدل لاتیه .
اون موقع چه انتظاری از ما دارید ؟؟؟
3 - ما یاد گرفتیم که به راحتی از زیر مسئولیتمان در بریم . وقتی که یکی از مسئولان مدرسه ، زمان آزمونی که 105 دقیقه است ، 10 دقیقه دیر تر میاد و برگه ها رو پخش می کنه و چون کار داره و حوصله نداره که وایسته نیم ساعت هم زود تر ، به زور ، برگه ها رو می گیره ....
از ما چه انتظاری دارید ؟؟؟
4 - ما یاد گرفتیم افسرده باشیم .
وقتی که به مدرسه شرط می کنیم که سرویسی که دنبال ما می فرسته 1 سرویسه باشه و مدرسه یک 3 سرویسه رو می فرسته . و ما چون که سرویسمون می خواد پول بیشتری در بیاره و قانون شکنی می کنه ، باید هر روز ساعت 6 و 50 دقیقه بریم خیابون وایستیم . تو خیابونی که همه ی چراغا هنوز خاموشه و پرنده هم پر نمی زنه ، و تو روزهای زمستون ، سوز سرمای وحشتناکی داره ...
تازه وقتی وارد مدرسه می شیم همه ی چراغا رو خاموش می کنن که پول برق نیاد . تا 20 دقیقه تو تاریکی محض می مونیم .
وقتی هم می ریم سر صف سر چیزای بی خود همش سرمون داد می زنن .
مگه می خواین ما رو شکنجه بدین ؟؟؟ پس از ما چه انتظاری دارید ؟؟؟؟
5 - ما یاد گرفتیم که انسان های متقلبی باشیم .
وقتی مدرسه معلم رو مجبور می کنه به دانش آموزی که 8 گرفته 19 بده و برخی دانش آموزانی که باز خیلی کم گرفتن رو 19 و 20 بده و به دانش آموزی مثل من که همه ی نمره هاش 20 هست و فقط یک 19 و 75 اونم تو ستون نمرات خامش داره هیچ ارفاقی صورت نده ...
وقتی مدرسه یه سری دانش آموزان رو به خاطر یه بازی همین طوری تو اردو تشویق کنه و کلی جایزه و تشویق بهش بده و دانش آموزی مثل منو که تو آزمون ها رتبه میاره و جز نفرات اوله رو اصلا تحویل نگیره هیچ . دوبار اسمش رو از لیست جا بندازه و هر بار مسئولیت قبول نکنه و بگه گذشت دیگه ...
از ما چه انتظاری دارید ؟؟؟
6 -ما تبعیض گذاشتن رو یاد گرفتیم .
وقتی مدرسه یک سری بچه ها رو به اردو ببره که نه زرنگن و نه امتیاز بالاتری دارن و یک سری بچه ها رو نبره اردو و هی رو سرشون بکوبه ....
وقتی دختر مدیر با هر وضعی که بخواد تو مدرسه بچرخه و وقتی سایر دانش آموزان و حتی شاگردان زرنگ با اون وضعیت تو مدرسه بچرخن مدیر برخورد وحشتناکی با اونها بکنه .
7- ما یاد گرفتیم که ظالم باشیم و حق دیگران رو بخوریم : وقتی مدیر به خاطر پوشش کار اشتباه خودش نمی زاره جلوی مدیر کل مجموعه من حرف بزنم و از من بی خودی تعهد می گیره و حتی نمی زاره من از این مدرسه برم ....
وقتی مدیر بی خودی با معلم ریاضی برخورد بسیار بدی می کنه و متهمش می کنه ...
چه انتظاری از ما دارید ؟؟؟
8 - ما خشونت رو یاد گرفتیم . وقتی ناظم هر روز صبح ما رو به خاطر کارهایی که نکردیم خشنانه و کمی بی ادبانه دعوا می کنه . اونم واسه کار هایی که مرتکب نشدیم و دبستانی ها یا دوره ی دوم متوسطه مرتکب شدن .
9 - ما یاد گرفتیم که از دیگران آزادی رو بگیرم . وقتی ما رو حتی تو زنگ تفریح ها داخل کلاس ها حبس می کنن . وقتی حتی جیکمون هم در نمیاد . یهویی درو می کوبن و شروع می کنن به اینکه چرا کیفمون رو این ور آویزون کردیم و چرا می گیم هوا سرده . دعوامون می کنن .
10 - ما یاد گرفتیم به ظاهر خودمون نرسیم و شلخته باشیم . وقتی می گن حتی زمستون ها حق ندارید چکمه بپوشید و توقفمون می کنن و نمی زارن حتی کلاه و شال گردن بندازیم . وقتی که معلمامون رو به خاطر اینکه مانتوی رنگ روشن می پوشن رو توقیف می کنن و بهشون می گن حق ندارید حتی ضد آفتاب بزنید .
از ما چه انتظاری دارید ؟؟؟
11 - ما یاد گرفتیم هیچ کس رو نبخشیم . وقتی معلم ادبیات ما نمره هایی که اشتباه رد شده رو می خواد اصلاح کنه تا حق بچه ها پایمال نشه ، مدیرمون لج می کنه و می گه الا بلا نمی شه و به ما می گه به خاطر اشتباه معلمتون باید بسوزید ...
از ما چه انتظاری دارید
12 - ما یاد گرفتیم پای قولمون وای نستیم . وقتی ما رو به زور به یه کلاس کوچیک می برن و به ما قول می دن که چند وقت دیگه جابه جامون کنن اما نمی کنن و دوباره یه قول دیگه می دن اما اونم نمی کنن .
وقتی به من قول می دن که اسم جا افتاده ام رو ببرن تو پیک اما هر دوبارش هم نمی کنن .
از ما چه انتظاری دارید ؟؟؟
13 - ما یاد گرفتیم دروغ بگوییم . وقتی مسئولان مدرسه به راحتی به ما دروغ می گن و ما رو فریب می دن و الکی به ما وعده می دن و بعد می گن ما کی این حرفو گفتیم .
از ما چه انتظاری دارید ؟؟؟
14 - ما یاد گرفتیم که به خاطر منافع مادی هر کاری بکنیم . وقتی ناظم مدرسه میاد می گه که کلید ها رو بزارین سر جاش و دو ماه بعد میاد می گه من کی این حرفو گفتم ، حالا که کلید ها رو گذاشتید رو کمد ها ، نفری 50 هزار تومن فردا بیارید .
از ما چه انتظاری دارید .
15 - ما یاد گرفتیم که به راحتی توهین کنیم . وقتی ناظم مدرسه هر چی می خواد به ما و معلمامون می گه وقتی جلوی چشم ما به معلمون توهین می کنه . از ما چه انتظاری دارید ؟؟؟
حالا خودتون قضاوت کنید . آینده دست این نسله . حالا این وضعیت یکی از بهترین مدارس بود
من نمی خوام دست رو دست بزارم و تماشا کنم . سر این قضیه هم تاوانشو پس دادم واسه اینکه چند بار همه رو جلوی دفتر واسه اعتراض جمع کردم . اما نترسیدم .
شما می خواهید که ایرانمون که فردا دست همین دانش آموزان می افته ، از پیشرفت عقب بمونه و به جایی نرسه ؟؟؟
پس یه کاری کنید . بالاخره باید از یه جایی شروع کرد .
کمکم کنید که بتونم این مطلب ها رو پخش کنم تا جایی که به دست مسئولان آموزش و پروش برسه پشت پرده ی مدرسه ی نمونه بسیج...
ما را در سایت پشت پرده ی مدرسه ی نمونه بسیج دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : ۲۰۰۲ a2002 بازدید : 161 تاريخ : دوشنبه 4 ارديبهشت 1396 ساعت: 17:43